برخی احادیث پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله درباره قرآن کریم
(احادیث برگزیده از کتاب نهج الفصاحه)
- اقرءوا القرآن ما ائتلفت عليه قلوبكم فإذا اختلفتم فيه فقوموا.
تا زمانی که قلوب شما نسبت به قرآن مایل است ، آن را قرائت کنید (ولی) زمانی که قلوب شما در آن اختلاف کرد (یعنی دچار خستگی شدید) پس برخیزید . (نهج الفصاحه ص 441)
- اقرءوا القرآن و اعملوا به و لا تجفوا عنه و لا تغلوا فيه و لا تأكلوا به و لا تستكثروا به.
قرآن را بخوانيد و بدان عمل كنيد و از آن دور نشويد و در آن غلو نكنيد بوسيله قرآن نان نخوريد (قرآن را وسیله درآمد زایی نکنید) و به كمك آن فزونى (در اموال دنیا) مجوئيد. (نهج الفصاحه ص 441)
- اقرءوا القرآن فإنّ اللَّه تعالى لا يعذّب قلبا وعى القرآن.
قرآن را بخوانيد زيرا خداوند دلى را كه قرآن در آن جای دارد عذاب نمی كند. (نهج الفصاحه ص 441)
- إنّ هذه القلوب تصدأ كما يصدأ الحديد قيل فما جلاءها قال ذكر الموت و تلاوة القرآن.
رسول خدا (ص) فرمودند : دلها مانند آهن زنگ ميزند (دچار کدورت معنوی می شود) . (اصحاب)گفتند صيقل آن چيست؟ حضرت فرمودند : ياد مرگ و خواندن قرآن . (نهج الفصاحه ص 441)
- البيت الّذي يقرأ فيه القرآن يتراءى لأهل السّماء كما تتراءى النّجوم لأهل الأرض.
خانه اى كه در آن قرآن خوانده مىشود در نظر اهل آسمان مانند ستارگان در نظر اهل زمين (می درخشد) . (نهج الفصاحه ص 441)
- خيركم من تعلّم القرآن و علّمه.
بهترين شما كسى است كه قرآن را را یاد بگيرد و تعليم دهد. (نهج الفصاحه ص 473)
- عليكم بالقرآن، فاتّخذوه إماما و قائدا فإنّه كلام ربّ العالمين الّذي هو منه و إليه يعود، فآمنوا بمتشابهه و اعتبروا بأمثاله.
با قرآن مانوس شويد و آن را پيشوا و رهبر خويش گيريد كه قرآن گفتار خداى جهانيان است كه از اوست و بسوى او باز مي گردد ، به متشابه آن ايمان داشته باشيد و از مثلهاى آن عبرت گيريد. (نهج الفصاحه ص 527) (آیات متشابه آیاتی هستند که فهم آنها مشکل است و تفسیر حقیقی آنها را خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص) می دانند .)
- ما خاب من استخار و لا ندم من استشار و لا آمن بالقرآن من استحلّ محارمه.
هر كه از خدا خير جويد نوميد نشود و هر كه مشورت كند نادم نگردد و هر كه محارم قرآن را حلال شمارد به قرآن ايمان ندارد. (نهج الفصاحه ص 690)
- نعم الشّفيع القرآن لصاحبه يوم القيمة.
چه نيكو شفيعى است قرآن در روز قيامت براى كسى كه قرآن خوانده باشد. (نهج الفصاحه ص 787)